دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

مطالب پربحث‌تر

پیوندهای روزانه

امید داشتن

سه شنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۶، ۰۲:۴۰ ب.ظ

امید است که ما را سرپا نگهداشته.

با امید همه کار میتوان کرد و بدون امید یک ساعت هم نمیتوان دوام آورد و سرانجامش خودکشی یا مرگ است.


#امیدواری

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۷/۱۱
دکتر اشتباهی

نظرات  (۸)

سلام برشما

امیدوارم خوب باشید ان شاالله.....

آقا ، ارشد قبول شدم . دولتی داخل تهران مهندسی کامپیوتر گرایش رایانش امن

آقااااااااااااااااااا، دل رو بزنین به دریا ، قوی باشید و بروید دنبال دختر خوب.

مثل یه مرد واقعی . اصلا هم از سختی ها نترسید

این موضوع رو یکبار برای همیشه حلش کنین

اینکه نشد زندگی

اینکه نشد مردانگی


حرصم در میاد و بسیار غمگین میشم وقتی میام اینجا و می خونم مطالب شما رو !!!!

دوستش دارید بروید سراغش

چه موضوعی هست که نمیشه ؟ که نباید صبر کنه . که نمی تونین قدم پیش بذارید ؟

همسفر عشق شدن که اینطوری نیست که !!! خطر باید کنین




گر تن بدهی ، دل ندهی ، کار خراب است

چون خوردن نوشابه که در جام شراب است


گر دل بدهی، تن ندهی باز خراب است

اینبار نه  جام است و نه نوشابه ، سراب است



سراب است ، سراب !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

سست نباشید مرد باشید کار رو یکسره کنین. یا کلا بذارید کنار یا بروید دنبالش تا به نتیجه برسید



اصلا می خواید شماره بدید من صحبت کنم . با پدر ایشون با خوده ایشون .....فقط شما را به خاطر تمام خوبی ها دست بردارید از این روندی که پیش گرفتید !!!!


پاسخ:
شرایطمون طوری پیش رفته که از هم توافقی جدا شدیم و امکان بازگشت هم وجود نداره. فقط خاطراتش همیشه با منه، هر جا که هستم.
شما لطف دارید به من.

دلم میسوزه آخه

:(((

پاسخ:
😳😳

آقاااااا...

خاطرم هست چند ماه پیش تعریف کردید توافقی و .....

ببینین شما توافقی از هم فاصله گرفتید ولی دلتون که از هم فاصله نگرفته که !!!! اگر گرفته بود این نبود حال و روز شما و قطعا ایشون بدتر از شما هست حالشون . من خودم دخترم خوووووووووووووووووب می دونم.....



امام هادی (ع) فرمودند : دل و نیت هر فرد درمورد شما همانگونه هست که دل و نیت شما در مورد اوست .....(مضمون حدیث اینگونه هست )


من دلم نمی خواد .یعنی که چی . شما تا آخر عمرتون می خواهید به این حال بگذرونین ؟ دختر خوب چطور ؟؟؟؟!!!!!!


من مطمنم توافقی بودن این فاصله هم یطور پاک کردن صورت مسله بوده (مسئله ای که همیشه باقی می مونه به قوت خودش )

هم ..........


ولی منکه می دونم ته دل هر دو شما هم رو می خواد !
پس یه کاری بکنین . دست رو دست نذارید .....یه آدم خوب یه ریش سفید یه فرد عاقل و آشنا به هر دو بعد معنوی و مادی ابعاد انسان رو پیدا کنین با او مشورت کنین.

بعدشم من راست گفتم . من برادر ندارم شما هم جای برادری که نداشتم  . می خواین من تماس بگیرم با دخترخوب؟ می خواین شما را معرفی کنم به مشاور که راه حل جلوپاتون بذارن ؟

من دلم نمی خواد خب . یعنی چی دو نفر اینقدر هم رو دوست داشته باشن اونوقت اینطوری .................

این که نشد زندگی که .....

آخرش یا دیوونه میشید ، یا خودکشی می کنین یا افسرده و تنها یا تا ابد به یاد او و در کنار فرد دیگری . (خدایی نکرده)

او هم همین حال روخواهد داشت ... خب گناه داره خب

اصلا شما یه کلام به من راستش بگید مشکل چی بوده که اینقدر بزرگ بوده و غیر قابل حل که توافق به این جدایی زجرآور کردید ؟؟؟؟

همه چیز یه راه حل داره ، مگر مرگ !

پاسخ:
واقعا ممنونم از راهنمایی هاتون، ولی این پروسه یه روزه نبوده. 
ما ۵ سال با هم بودیم. بعدش دیدیم که نمی تونیم اینجوری ادامه بدیم و شرایط زندگی کردن با هم برای من فراهم نبود و منم نمیخواستم که ایشون رو بیشتر از این منتظر بذارم. شاید آخرش بعد از چند سال منتظر موندن، خانوادش مخالف بودن و ایشون هم همیشه گفتن که روی حرف خانواده حرف نمیزنن. بهمین دلایل تصمیم گرفتیم که جدا شیم. که ایشون هم بتونن از فرصتهای دیگه که براشون پیش اومد، استفاده کنن.

خواهش می کنم.

خب من دلم می خواد افرادی که اینقدر هم رو دوست دارن به هم برسن.

این خیلی خوبه که ایشون مطیع خانواده هستن و یه امتیاز خوبه این خانم محسوب میشه.....

5 سال هم زمان کمی نبوده

و قطعا اشتباهاتی داشتید هر دو شما

ولی دلیل نمیشه که بسوزید و تموم بشید که

شرایط منظوزتون چیه ؟ شامل چه مواردی میشه ؟

پول ؟

کار ؟

خونه ؟

چی ؟

پاسخ:
کار قاعدتا اصلی ترین چیزه

شایدم منظور شما این هست که خانوادشون شما را نپسندیدن !

خب دلیلشون چی بوده از این مخالفت ؟

پاسخ:
نه، اصلا تو خانوادشون مطرح نکردن، ولی از بعضی دیدگاه ها با خونوادشون یه خورده تضاد داشتم ولی نه زیاد 

شما رشته تون چیه ؟
و در چه زمینه ای فعالیت می کنین ؟
کار اشتباهی کردن ! 5 سال هیچی نگفتن به خانواده !

بعدشم وقتی مطرح نکردن ،از کجا می دونن عکس العمل خانتواده چه بوده ؟؟؟؟!!!!!! بسیار بسیار اشتباه کردن و کردید شما هم ....:(((((


همیشه همه چیز همون طوری که ما فکر می کنیم نیست !

باور کنین ...

مسلما نه خانواده ایشون نه خانواده شما راضی به این زحر نبوده و نیستن. حتما راهی هست برای نزدیک شدن به معیار ها !


پاسخ:
من ازدواج کردن خودم رو مطرح کردم با خانوادم، مخالفت کردن بشدت.
با ازدواج کردن مخالفت کردن، نه با موردش.گفتن شغل نداری، زوده.

منظورم از اشتباه شما این بود با وجود اینکه می دونستید ایشون به خانواده نگفتن ، باز به این رویه ادامه دادید ....

برام سواله بعد از این همه سال و با این مدرک و با این موقعیت های آشنایی با اساتید و دوستان و روابطی که در تمام این دوره ها می تونسته برای شما ایجاد شده باشه ، باز هم از بی کاری میگید .

خب اگر رشته شما در حوزه مرتبط با رشته من باشه ، شاید بتونم به اساتیدم معرفی کنم شمار ا ...

با مرکز حرکت آشنایی دارید ؟

پاسخ:
عشق زیاد آدم رو کور میکنه و باعث میشه به خیلی چیزها فکر نکنه.

خیر رشته من بازار کار وجود نداره که بخواد با آشنایی زیاد با افراد مختلف بشه موقعیت شغلی ایجاد بشه.
با مرکز حرکت هم آشنایی ندارم.

اگر مایل بودید به تلگرام من پیام بدید من یکسری مطالب در رابطه با مرکز حرکت براتون ارسال کنم.

مرکز حرکت کارش ، ایجاد فضا و موقعیت مناسب و تربیت نیرو جهت ایجاد استارت آپ هست و ...

در دانشگاه های معتبر وجود داره و فعالیت می کنه . پرورش نخبه و کارآفرین


عشق به جای خود ، منتهی .....

چقدر تلاش کردید به معیارهای خانم و خانواده اش تزدیک بشید ؟؟؟؟؟


پاسخ:
خیلی زیاد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">