دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

مطالب پربحث‌تر

پیوندهای روزانه

۱۳ مطلب در آبان ۱۳۹۷ ثبت شده است

نمی‌دانم خواب بودم یا بیدار

تو بودی یا باد

چه فرقی می‌کند

بوی تو تمام خانه را پُر کرده است.


هادی قنبرزاده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۷ ، ۲۱:۲۶
دکتر اشتباهی
این باران پاییزی
این پاییز رنگارنگ
این هوای متبوع
دلیل دلتنگی بیش از حد من
و عدم کنترل ابراز احساسات است.
هر چند که با محبوس کردن خودم در خوابگاه 
در روزهای تعطیل
و عبور و مرور به دانشکده 
در نیمه‌های شب،
که هوا تاریک است و سرد
در روزهای غیر تعطیل
سعی در عدم تاثیرپذیری از این هوا دارم
ولی خاطراتت 
از همه‌ی اینها قوی‌ترند.
کافی است
فقط بوی باران به مشامم برسد
دیگر دامانم از دست می‌رود 
طوری که خودم هم متوجه آن نمی‌شوم

حتماً حکمتی دارد...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۷ ، ۱۸:۴۰
دکتر اشتباهی

هیچوقت تو رو فراموش نکردم و نخواهم کرد

عشق تو از قلبم برون نخواهد رفت

ولی از تو میخواهم که 

به حرفهای من توجه نکنی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۹۷ ، ۲۲:۰۹
دکتر اشتباهی

شعر فقط بهانه است

دارم

 بلند، بلند به تو فکر می‌کُنم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آبان ۹۷ ، ۲۲:۴۰
دکتر اشتباهی

از تو سرشارم؛

سرشار یعنی؛

چقدر دلم  برای تو تنگ شده است.


هادی قنبرزاده

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ آبان ۹۷ ، ۲۲:۰۷
دکتر اشتباهی

آنکه از برابرمان گذشت و باز نیامد

نه زمان، که تو بودی

امروز هم

صبح و پرندگان در زدند و پاسخی نشنیدند

امروز هم صدای پای رهگذران را شنیدم

و تو خاموش بودی

امروز هم، درست ساعت هشت

کرکره‌ها را کشیدیم

لابه‌لای سرخس‌ها و گلابی‌ها

آنجا که تو خوابیده بودی

زمان بود، تخت بود، تو نبودی...


شمس لنگرودی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۷ ، ۱۰:۵۰
دکتر اشتباهی

من در تک تک نفسهایم تو را میبینم


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۷ ، ۰۰:۵۲
دکتر اشتباهی

توی دانشگاه یه غرفه‌ای باز شده و برای چند روز کتاب میفروشه

من که وقت نمیکنم برم کتابفروشی های داخل شهر

از فرصت استفاده کردم و رفتم سراغش

چند تا کتاب ازش خریدم

مشتاقانه منتظرم یه وقت آزاد پیدا کنم

و کتابها رو بخونم

اولین کتابی هم که میخونم 

مطمئناً کتاب

و کوهستان طنین‌انداز شد

از خالد حسینی هستش.

دو کتاب قبلیش رو خوندم. 

خیلی خوب مینویسه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۷ ، ۱۹:۲۶
دکتر اشتباهی

کس نخارد پشت من

جز ناخن انگشت من

گر بخارد پشت من انگشت من 

بشکند از بار منت پشت من

همتی کو تا نخارم پشت خویش 

وا رهم از منت انگشت خویش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۷ ، ۱۹:۲۱
دکتر اشتباهی

تعطیلی خر است.

روزهای تعطیل اعصاب منو خرد می‌کنه.

توی خوابگاه تنها هستم

و روزهای تعطیل هرچی برنامه ریزی میکنم براش

آخرش وقت اضافه هم میارم.

وقتی بیکار باشم

دلم میگیره

و افسرده میشم.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۷ ، ۲۰:۱۹
دکتر اشتباهی