دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

مطالب پربحث‌تر

پیوندهای روزانه

۱۰۵ مطلب با موضوع «رویاها» ثبت شده است

دوست داشتم

معلم املای تو بودم

و " دوستت دارم " را املاء بگویم

و هی بپرسم تا کجا گفتم ؟

تو بگویی " دوستت دارم " 

فروغ‌فرخزاد

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۵ ، ۱۵:۵۳
دکتر اشتباهی

از بهشت رانده شدیم

 اما بهشت ویران نشد.

 رانده‌شدن از بهشت،

 به‌معنایی از خوش‌اقبالیِ ماست، 

زیرا اگر رانده نشده بودیم 

ناگزیر بهشت ویران می‌شد.


فرانتس کافکا

(بهشت) 


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ آذر ۹۵ ، ۱۵:۵۴
دکتر اشتباهی

در یک لحظه از حیات خود ، 

مالکیت و فرمان زندگی را از دست می دهیم 

و تصور می کنیم سرنوشت بر زندگی مسلط شده است 

همین نکته ، بزرگ ترین فریب دنیاست …


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۵ ، ۲۱:۳۵
دکتر اشتباهی

چنان رویا پردازی کن که انگار تا ابد زندگی خواهی کرد ،

اما جوری زندگی کن که انگار امروز خواهی مُرد!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۵ ، ۱۸:۵۷
دکتر اشتباهی


نتوان گفت:بهارا،به امید دیدن و ماندن تو!

می توان گفت:بهارا،تو بیا دانه ی امید به قلبم بنشان!

و سفر کن به کجاآبادی،هر زمانی که تو را 

دلخواه است!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۱۳
دکتر اشتباهی


آدمها فکر می‌کنند اگر یک بار دیگر متولد شوند جور دیگری زندگی می کنند،

شاد وخوشبخت و کم اشتباه خواهند بود،

فکر می‌کنند می‌توانند همه چیز را از نو بسازند،

محکم و بی نقص!

اما حقیقت ندارد...

اگر ما جسارت طور دیگری زندگی

کردن را داشتیم،

اگر قدرت تغییر کردن را داشتیم، 

اگر آدم ساختن بودیم،

از همین جای زندگیمان به بعد را 

می‌ساختیم...


۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۹۵ ، ۲۱:۰۵
دکتر اشتباهی

روزها مى گذرند … 

و من هر روز

دنیا رو بیشتر میشناسم ،

دیگر کم تر رویا میبافم

و دیرتر آدمها را باور میکنم

بیشتر احساستم را نادیده میگیرم

حتى گاهى یادم مى رود که من احساسى دارم

روزها مى گذرند …

و من هر روز

بیشتر از دنیاى سادگى ام فاصله میگیرم 


۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۵ ، ۲۱:۳۳
دکتر اشتباهی


سپیده که سر بزند

در این بیشه‌زار خزان زده 

شاید گلی بروید

شبیه آنچه در بهار بوئیدیم

پس به نام زندگی

هرگز نگو هرگز...



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۵ ، ۲۲:۳۳
دکتر اشتباهی

چقدر خوبه که خدا بعضی اوقات دعات رو فوری اجابت می کنه و تو پیش خودت میگی  ای کاش یه چیز دیگه ای از خدا می خواستم.

اتفاقا من این بار همون چیز دیگه رو خواستم. دلم بشدت تنگ بود و از خدا اونو خواستم و خدا بهم دادش، هر چند برای چند لحظه، هر چند دوباره بعدش احساس سرخوردگی می کردم. هر چند بعدش از خورم عصبانی بودم که چرا نتونستم اونو برا خودم نگه دارم.


ولی، ولی با همه ی این حرفا، ارزشش رو داشت.


پ.ن.: خدا به تو هر چی دوست داری بده. 

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۰۷
دکتر اشتباهی

و این روزها عاشقانه هایم را تند تر مینویسم...

عاشقانه هایی که نبودنت را به رخ من میکشد و خاطره هایمان را چه آشکار به یادم می آورد...

خاطراتی از جنس عشق و تو میدانی که عشقمان را چه زیبا به تصویر میکشد "درد"....

بیا که تاب این درد از تحمل من خارج است و تو دوای بسیاری از درد های منی،

                         ای  درد بی درمان من...


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۰۸
دکتر اشتباهی