دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

مطالب پربحث‌تر

پیوندهای روزانه

خواب دیدن

جمعه, ۱ آبان ۱۳۹۴، ۱۰:۰۰ ق.ظ

دیشب خوابشو دیدم. خواب دیدم یه جایی مهمونی بودیموهمه بودن منو اونم بودیم ولی هنوز کسی نمیدونست که ما با همیم. شب موقع خواب من که تنها خوابیده بودم اون اومد پیشمو شروع کردیم به نازکردن همو کارهای بعدش. یهو یه نفر اومدمن پتو رو کشیدم روش که اونو نبینه ولی اومدو پتو رو کنار زدو بعدش از تاریکی هوا استفاده کردیمو در رفتیم. همه بیدار شدن. عمم همه رو به خط کرد. نمیدونم چی بود ولی عمم با بو کردن هر کسی میگفت کی بوده. به من که رسید خیلی بد نگام کرد. منم بهش گفتم یعنی آدم خوابم نمیتونه ببینه و بعدش یکی دیگه رو که دیدم داشت یه کارایی میکرد به عمم نشون دادمو عمم اونو بو کرد و گفت کاره خودشه و از خونه انداختیمش بیرون. خواب عجیبی بود. نمیدونم چرا این خوابو دیدم.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۰۱
دکتر اشتباهی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">