دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

مطالب پربحث‌تر

پیوندهای روزانه

۲۵۶ مطلب با موضوع «دکترانه» ثبت شده است

از دیروز تا حوالی امروز 
گم می شوند در جاده های 
پاییز 
خاطره هایی که چون روحی سرگردانند 
صاحبان این خاطره ها 
یا مرده اند ...
یا فراموش شده اند ..
من از این خاطره ها 
می ترسم ...

سیدحسین دریانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۹ ، ۱۱:۲۱
دکتر اشتباهی

چایت را بنوش

نگران فردا نباش

از گندم‌زار من و تو

مشتی کاه می‌ماند

بر بادها...


هاجر فرهادی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۲:۵۳
دکتر اشتباهی

بهمن با همه خوبی و بدیاش تموم شد

و 

حالا اسفند 

فکر نکنم فرقی هم با هم داشته باشند

جز خونه تکونی!!!

ولی تنها چیزی که مهمه

اینه که

این عمرمون هست که داره می گذره

و این لحظات

همون زندگی کردن هست

پس باید ازش لذت برد.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۷ ، ۱۰:۰۹
دکتر اشتباهی

یکی از دوستام اومده بود پیشم

سه‌شنبه اینجا بود

اومده بود مثلا اینجا برای کنکور دکترا بخونه

تا امروز تونست دوام بیاره

امروز برگشت رفت خونشون

بهم گفت تو چطوری تنهایی زندگی می‌کنی

گفتم عادت کردم

گفت که من افسردگی گرفتم

نمی‌تونم اینجا بمونم.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۷ ، ۱۴:۳۷
دکتر اشتباهی

کاش دانشگاه و دانشکده همیشه همینجور باشه

خلوت

آروم

بی سر و صدا ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ بهمن ۹۷ ، ۰۹:۵۵
دکتر اشتباهی

پرکاری دوباره 

و شلوغی دوباره

و خالی نبودن وقت

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۷ ، ۱۰:۵۳
دکتر اشتباهی
از سال اولی که اومدم دکترا تا الان که سال پنجم هستم
کلا فکر کنم دو یا سه بار سرماخوردم.
ولی امسال الان بار پنجم هست.

شاید بدنم ضعیف شده.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۷ ، ۱۱:۰۱
دکتر اشتباهی

-همه گفتند: کنون تا بچه است بگذارید بخندد شادان؛

که پس از این دگرش فرصت خندیدن نیست،

بایدش نالیدن!


پ.ن. حرف خودم نیست.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۹۷ ، ۱۰:۵۳
دکتر اشتباهی

توی دانشگاه یه غرفه‌ای باز شده و برای چند روز کتاب میفروشه

من که وقت نمیکنم برم کتابفروشی های داخل شهر

از فرصت استفاده کردم و رفتم سراغش

چند تا کتاب ازش خریدم

مشتاقانه منتظرم یه وقت آزاد پیدا کنم

و کتابها رو بخونم

اولین کتابی هم که میخونم 

مطمئناً کتاب

و کوهستان طنین‌انداز شد

از خالد حسینی هستش.

دو کتاب قبلیش رو خوندم. 

خیلی خوب مینویسه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ آبان ۹۷ ، ۱۹:۲۶
دکتر اشتباهی

کس نخارد پشت من

جز ناخن انگشت من

گر بخارد پشت من انگشت من 

بشکند از بار منت پشت من

همتی کو تا نخارم پشت خویش 

وا رهم از منت انگشت خویش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ آبان ۹۷ ، ۱۹:۲۱
دکتر اشتباهی