بی تو در آبی این شهر پرستویی نیست
پشت این پنجره ی بسته فراسویی نیست
تو که باشی؛ هیجان هست تکاپویی هست
تو نباشی که در این گوشه هیاهویی نیست
کوه تا کوه خرامیدن آهویی نیست
دشت در دشت گلی، سبزه ای و جویی نیست
«مینیاتور غزل» سبک جدیدی در شعر
طرح زیبای تو در هیچ قلم مویی نیست
تابلوی فرشچیانی به همان زیبایی!
مثل تو طرز نگاهی، خم ابرویی نیست
طعم لبخند تو قطاب و گز و باقلوا
پای شیرینی لب های تو کندویی نیست
گرچه از دسترسم دور... ولی در دلمی!
بین ما فاصله ای قدر سر مویی نیست
🖌 الهه مرتضایی
پ.ن.: از امروز عصر بشدت گرفته ام و خیلی کسل و همش خوابم. دستم به کتاب خواندن نمیره. منتظر معجزه ام شاید. از بیهوده وقت تلف کردن متنفرم.