دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

مطالب پربحث‌تر

پیوندهای روزانه

به یاد تو

شنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۵، ۰۹:۵۹ ب.ظ



من مانده ام 

به یاد تو باید چه ها کنم


گریه کنم! 

غزل بنویسم! دعا کنم؟


پ.ن.: من و خاطراتت و سرنوشت!!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۶/۱۳
دکتر اشتباهی

نظرات  (۵)

سر نوشت را می شود از سر نوشت.
پاسخ:
اگه دیر نشده باشه.

هیچ وقت دیر نیست !

بازم عرضم رو تکرار میکنم. بازهم تلاش کنین.از راهی جدید


پاسخ:
نه، اون بهم گفته ک اصلا دیگه نمیخواد باهام زندگی کنه.

یعنی الان ایشون هم در عذاب هستن مثل شما ؟

یا ایشون بدتر از شما هست حالشون؟

این چه توافقی بوده که منجر به این همه غم شده !!!

الهی اگر لیاقت عشق هم رو دارید به هم برسید ! شاید هم برسید و هنوز اونطور که شما فکر می کنین دریر نشده باشه و قدری تلاش از سمت شما نیاز داشته باشه !

شش سال خاطره سازی کم نیست که به راحتی با توافقی به این شکل فراموش بشه !

پاسخ:
مرسی از دعاتون، ب خودمون قول دادیم ک قوی باشیم و بتونیم.

سلام.

خواهش می کنم.

چه قولی که اینطور باعث براندازیست !

چرا نمیخوان با شما زندگی کنن ؟

نکنه موضوع بیماری در میون هست ؟ یا شما کاری کردید که نباید ؟

پاسخ:
نه، اصلا این موضوعات نیست. اونو باید از خودشون پرسید که چرا نمیخواد؟

عجب!

پس ایشون ابتدا نخواستن و بعدش با هم توافق کردید

از ایشون عصبانی هستین و دوستشون دارین ؟

پاسخ:
عصبانی نیستم، بهشون حق میدم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">