دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

مطالب پربحث‌تر

پیوندهای روزانه

از واقعیت تا حقیقت

دوشنبه, ۷ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۱۸ ق.ظ

واقعیت های زیادی در روابط دختر و پسر و زن و شوهر وجود دارد، ولی حقایق چیزهای دیگری است. البته من با توجه به تجربه شخصی خودم و اکثر کسانی که می شناسم، به این نتیجه رسیده ام.

مردها خیلی زیاد، بیشتر از آنچه فکرش را بکنید دوست دارند با عشقشان یا همسرشان صادق باشند ولی این خود معشوقه است که با صداقت مشکل دارد و دوست دارد چیز دیگری باشد و با شنیدن حقیقت بشدت عصبانی و ناراحت می شود و دعوایی اساسی اتفاق می افتد. اکثر مردها همچنین اتفاقی برایشان افتاده است و بعد از این اتفاق تصمیم می گیرند که قبل از گفتن حقیقت بسیار فکر کنند و سپس آنچه که معشوقه شان دوست دارد را بگوید تا مبادا دعوایی رخ بدهد.

یک مثالی می زنم:  دیشب، به همراه دو نفر از دوستانم اتاق یکی دیگر از دوستانم بودیم. با هم داشتیم صحبت می کردیم و می گفتیم و می خندیدیم. کاری که خیلی از اوقات که با هم هستیم انجام می دهیم. یکی از دوستان، در همان زمان داشت با دوست دخترش تلگرام میکرد. این مار برای حدود یک ساعت اتفاق افتاد و در این مدت دوستم اصلاً حواسش به ما نبود (مردها در آن واحد نمی توانند بیشتر از یک کار انجام بدهند!). پس از گذشت حدود یک ساعت خواست به ما بپیوندد و از دوست دخترش خداحافظی کند، گفت از روی تجربه شخصی ام که بارها اتفاق افتاده و سرانجامش به دعوا کشیده شده، ترجیح می دهم، اینترنتم را قطع کنم و تا اینکه به او بگویم که من می خواهم زمانی را با دوستانم که به دیدنم آمدند، سپری کنم.

اینچنین اتفاقاتی بسیار زیاد اتفاق می افتد و معشوقه، پسر یا مرد را علی رغم میل باطنیش، مجبور به دروغ می کند. 

مردها نیز که علاقمند به نتیجه گیری هستند، نتیجه می گیرند که باید به زن ها آنچه را که دوست دارند بشنوند، بگویند. جالب تر از آن هم این است که زن ها بیشتر اوقات متوجه می شوند که حقیقت چیز دیگری است ولی خودشان را گول می زنند.


پ.ن.1: دو بار چنین اتفاقی برای من افتاده و دیشب یاد آن قطعی های مصلحتی اینترنت افتادم. چون بعد از چنین دروغ هایی بشدت احساس عذاب وجدان می کردم، تماماً جزییاتش را بیاد دارم.

پ.ن.2: پایداری یک رابطه، به صداقت در آن رابطه بستگی داره. دروغ بالاخره روزی سر باز می کند و همه چیز را بر باد می دهد.

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۴/۱۰/۰۷

نظرات  (۶)

این پست رو باید چند بار خوند و برای تغییر اقدام کرد
پاسخ:
چگونه تغییری؟
۰۷ دی ۹۴ ، ۰۰:۳۹ وارش بارانی
حقیقت داره متاسفانه، ولی همه اینا فقط یه دلیل داره احساس نا امنی در رابطه احساس عدم آرامش احساس برای هم نبودن
پاسخ:
آیا ارزشش رو داره؟ اگه این احساس برای هم بودن از دل نتیجه بشه، بنظرم جوابگو باشه.
۰۷ دی ۹۴ ، ۰۱:۰۹ وارش بارانی
خب مشکل اینجاست که نمیشه..یعنی پازل از اول درست کنار هم چیده نشده..و این مسائل و پنهانکاری هم تنها راه افزایش زمان نگه داری یک پازل اشتباهه
پاسخ:
بنظر من نگهداری پازل اشتباه، خودش اشتباهی بزرگتره. تو که میدونی روزی از دستش میدی، چرا با خودت صادق نیستی؟ هر چه بیشتر براش وقت بذاری، دل کندن از پازل سخت تر میشه و باور درست بودن پازل بیشتر. ولی درنهایت که باید دل بکنی.
۰۷ دی ۹۴ ، ۰۸:۴۳ پری بانو
به نظر من پسرا بیشتر دوست دارن چاخان بشنون !!
یکی از دوستام عاشق کوه بود بعد هربار میرفت به یارو (لیاقتش بیشتر از یارو نبود) میگفت اونم داد و بیداد که حق نداری و حرف حرف منه ... دختره شروع کرد به دروغ گفتن !! مشکل پسرا اینه که دوست دارن دخترا رو به میل خودشون شکل بدن! نمیشه ! 
پاسخ:
من نمیخوام بحث جنسیتی راه بندازم، ولی بیشتر پسرا هستن که دروغ میگن. چون توانایی و قدرت بیان حقیقت رو ندارن ولی دخترا خیلی راحت میتونن بیانش کنن و هیچ اتفاق خاصی نمی افته.
هرکسی دنیا رو از زاویه ی تجربه ای که خودش داشته میشناسه.اگز عشق شما با شما صادق بوده باعث شده شما اینجور فکر کنی.یا دوست پری بانو..چون اون فرد اونجور بوده فکر میکنه پسرا چاخان دوس دارن/ فقط اینه ک مردا بیشتر ب خودشون حق میدن دروغ بگن..
پاسخ:
شایدم اینطوری که شما میگید باشه
۰۸ دی ۹۴ ، ۰۱:۲۰ مدیر سبز
من هم فکر میکنم موضوع نسبیه و در زن و مرد و دختر و پسر ممکنه به یه اندازه وجود داشته باشه...یعنی درکل به نوع رابطه ی بین دو طرف و عمق این رابطه بستگی داره تا تفاوت جنسیتشون.
یعنی همونطور که وارش بارانی گفتن یه دلیلش همین احساس نا امنی میتونه باشه...یا دلایل دیگه مثل صداقت نداشتن در نوع رابطه و نوع علاقه. یعنی طرف رو واقعا دوست نداریم، بهش فقط وابسته شدیم، یا اون فقط وابسته شده و نمیخواد واقعیت رو ببینه، و این وسط مدام با این کارها و ظاهرسازی ها سعی میکنیم این رابطه رو حفظ کنیم...و وقتی به زندگی مشترک و زن و شوهر بودن رسید دیگه عادت میشه...
پاسخ:
میشه اینطور هم گفت.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">