من هستم ولی...
چهارشنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۴، ۰۳:۱۸ ب.ظ
دیشب تا دیروقت، یعنی 11.5 دانشکده بودم و داشتم یه کاری انجام می دادم. اونقدر مشغول انجام کارم بودم که متوجه گذر زمان نشدم و تا به خودم اومدم دیدم ساعت 11.5 شده. برگشتم خوابگاه و تا رسیدم از فرط خستگی خوابم برد. امروز صبح هم پاشدم و ادامه کارمو انجام دادم و تا 1 تمومش کردم.
علت این که بتاخیر افتاد مطلب گذاشتنم، خستگی بود.