شروع روز بدون تلخی
يكشنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۴، ۰۵:۲۲ ب.ظ
از صبح تا حالا دانشکده بودمو کلاس و اینجور چیزا. صبح دیر بیدار شدمو وقت نکردم قهوه بخورموامروزم نتونستم چای بخورم. الان سرم داره میترکه. هواهم سرد شده و بنظرم کم کم باید لباس گرم بپوشم. پنج شنبه میانترم دارمو هر روز 8 باید دانشکده باشم. حتی پنجشنبه!!
آدم خیلی چیزها میشنوه که باید رو خودش نیاره و بگه بیخیالش. ولی بعضی چیزها واقعاً آدمو بشدت عصبانی میکنه و وقتی کاری از دستش برنمیاد بیشتر عصبانی میشه.
بهترین کاری که تو میتوانی برایم بکنی اینست که شاد و خوشحال و شاداب زندگی کنی.
۹۴/۰۸/۱۰