عید و تنهایی
يكشنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۵، ۱۰:۵۰ ب.ظ
همچون دالانی بلند
تنها بودم.
پرندگان از من رفته بودند.
شب با هجوم بی مروت اش
سخت تسخیرم کرده بود.
خواستم زنده بمانم
و فکر کردن به تو، تنها سلاحم بود
تنها کمانم
تنها سنگم
پابلو نرودا
۹۵/۰۳/۰۲