چشمانت
شنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۵۲ ب.ظ
شب،با چشمان اسبی که در شب می لرزد،
شب،با چشمان آبی که در دشت خفته است،
در چشمان توست.
اسبی که می لرزد
در چشمان آبهای نهانی توست.
چشمان آب:سایه
چشمان آب:چاه
چشمان آب:رویا.
سکوت و تنهایی
دو جانور کوچکی است که ماه بدیشان راه می نماید،
دو جانور کوچک که از چشمان تو مینوشند،
از آبهای نهانت
اگر چشمانت را بگشایی
شب،دروازههای مُشک را باز میگشاید
قلمرو پنهان آبها آشکار میشود از نهفت ِ شب ِ جاری،
و اگر چشمانت را بربندی
رودی از درون میآکندت
پیش می رود،
بر تو ظلمت می گسترد،
و شب
رطوبت اعماقش را
به تمامی
بر سواحل جان تو میبارد.
احمد شاملو
۹۵/۰۵/۲۳