دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

مطالب پربحث‌تر

پیوندهای روزانه

۲۹ مطلب در شهریور ۱۳۹۵ ثبت شده است

برای دومین سال متوالی است که 

برای آغاز سال تحصیلی جدید،

دبیرستانی که درس خوندم دعوت میشم و 

بخاطر شروع زودتر نیمسال تحصیلی 

نمیتونم در این جشن حاضر بشم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۳۷
دکتر اشتباهی


زندگی ما این گونه است... 

به کوچکترین چیزها امید داریم... 

مثل بازگشتن کسی که برای همیشه رفته...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۵ ، ۲۲:۵۰
دکتر اشتباهی


بازی مسخره ایست زندگی؛

فکرش را بکن یک عمر تو را فراموش نکنم،

بعد سر پیری آلزایمر بگیرم ...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۵ ، ۱۸:۳۹
دکتر اشتباهی


تنهایی سراغ تو می آید میگریزی... 

بعد که بر تو خیمه میزند،

ساکن میشوی،می مانی و عادت می کنی...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۵ ، ۰۰:۴۶
دکتر اشتباهی

چشم 

رفتنت را می بیند

اما 

قلب که چشم ندارد!

نمیفهمد!


محسن دعاوی


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۵ ، ۱۹:۴۰
دکتر اشتباهی

-فراموشش کن و دنبال یه نفر دیگه بگرد.

+نمیشه، مثل اینکه به بارون بگی خیس نباش 

و از زمستون، توقع بهار رو داشته باشی. 

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۵ ، ۲۳:۲۹
دکتر اشتباهی



من مانده ام 

به یاد تو باید چه ها کنم


گریه کنم! 

غزل بنویسم! دعا کنم؟


پ.ن.: من و خاطراتت و سرنوشت!!

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۵ ، ۲۱:۵۹
دکتر اشتباهی

آنهایی که با هر ترانه، 

متن و یا دیدن صحنه هایی 

از فیلم و دیالوگ ها و ...

اشک شان سراریز می شود ،

دیوانه نیستند!

سنگ محک زندگی 

روح شان را صیقلی کرده، 

آنها بی نهایتند ...


پ.ن.: تنهایی بدون گوش دادن آهنگ و فیلم دیدن و گوشه نشینی

۷ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۵ ، ۰۰:۰۰
دکتر اشتباهی


جمعهء ساکت


جمعهء متروک


جمعهء چون کوچه های کهنه، غم انگیز


جمعهء اندیشه های تنبل بیمار


جمعهء خمیازه های موذی کشدار


جمعهء بی انتظار


جمعهء تسلیم


خانهء خالی


خانهء دلگیر


خانهء در بسته بر هجوم جوانی


خانهء تاریکی و تصور خورشید


خانهء تنهائی و تفال و تردید


خانهء پرده، کتاب، گنجه، تصاویر


آه، چه آرام و پر غرور گذر داشت


زندگی من چو جویبار غریبی


در دل این جمعه های ساکت متروک


در دل این خانه های خالی دلگیر


آه، چه آرام و پر غرور گذر داشت



فروغ فرخزاد


پ.ن.: البته گذر زمان منو عاشق تنهایی کرده!

 


۱۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۵ ، ۱۳:۲۲
دکتر اشتباهی

دیشب تا صبح آهنگ «دستای تو» داریوش رو گوش میکردم. 

فقط همین آهنگ

دستای تو

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۵ ، ۰۲:۲۲
دکتر اشتباهی