دیشب خوا دخترِخوب رو دیدم
خواب دیدم تماس تصویری باهاش گرفتم
اون بود همراه همسرش و مامانش
مامانش میگفت که نامحرمه من نمیام جلو دوربین
منم تو تمام مدت داشتم با همسرش صحبت میکردم.
پ.ن.: صحبتهامون پیرامون کشاورزی و باغداری بود.
دیشب خوا دخترِخوب رو دیدم
خواب دیدم تماس تصویری باهاش گرفتم
اون بود همراه همسرش و مامانش
مامانش میگفت که نامحرمه من نمیام جلو دوربین
منم تو تمام مدت داشتم با همسرش صحبت میکردم.
پ.ن.: صحبتهامون پیرامون کشاورزی و باغداری بود.
چترها را باید بست
زیر باران باید رفت
فکر را خاطره را زیر باران باید برد
با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
دوست را زیر باران باید دید
عشق را زیر باران باید جست
هر کجا هستم٬باشم
آسمان مال من است
پنجره٬فکر٬هوا٬عشق
زمین مال من است
چشمها را باید شست
جور دیگر باید دید
چترها را باید بست
زیر باران باید رفت
بعضی اوقات آدم بشدت بی حوصله میشه
دوست داره یه نفر ناشناس پیدا کنه
و باهاش حرف بزنه.
یادِ خاطرت از ذهنم برون نرود
مگر آن دم که روح برون رود
پ.ن.: خیلی دوسِت دارم دخترِخوب
شروعی مجدد
بهاری دیگر
شروع تحقیقات
باز دانشگاه
دانشکده
خوابگاه
و بهمین طریق...
یه نفر جدید داره به خونواده اضافه میشه.
امیدوارم پاقدمش خوب باشه.