این سال تحصیلی هم داره تموم میشه و
به بقیه سالهای عمرم افزوده میشه
یادمه قدیمیا میگفتن چند کلاس سواد داری
الان من اندازه عمر یه جوون، یعنی ۲۲ کلاس سواد دارم
فرض کنید اگه این ۲۲ سال، نه اصلا ۱۰ سالش رو یه جای دیگه
سرمایهگذاری میکردم
آیا باز هم همینجوری بود؟؟
نمیدونم!!
البته این راهی هست که همه پشیمونن
یعنی توی این سن از هر کسی بپرسی که راضیای از
تصمیماتی که قبلا گرفتی؟
همه بلاشک میگن: پشیمونیم.
و ای کاشهای زیادی تو زندگیشون هست.
انگار پشیمونی جزئی از زندگی ماهاست.
آیا زندگی دانشجویی و زندگی کردن در یک محیط ایزوله و ارتباط نداشتن با محیط بیرون از دانشگاه
انسان را برای زندگی کردن در جامعه آماده میکند یا اینکه انسان را آرمانگرا میکند و سپس افسرده
و غمگین و گوشهنشین؟
علت همه این خستگیها
یه چیزِ
و تنها یه دلیل داره
اونم
نبودنِ تو
#دلتنگی
خستگی بر من چیره گشته
ای کاش
و ای کاش
بتوانم چند روز استراحت کنم
فارغ از درس و مشغلههای زندگی
با خیال راحت و بدون هیچ استرسی
پ.ن: تعطیلات بیمعنی برای دانشجویان دکتری
۲۹ عدد بعد از ۲۸،
خب خیلی واضحه که بعد از ۲۸، ۲۹ هستش
ولی بنظرم تفاوت زیادی وجود داره
تا قبل از ۲۸ سالگی، احساس جوونی میکنی
احساس میکنی هنوز جوونی و کمتر نسبت به آیندهات نگرانی
همین که میری توی ۲۹،
انگار همه چی رو سرت آوار شده
و همین الان آینده است
و تو هیچ کاری نکردی
احساس میکنی در مرحله گذار از جوونی به پیری هستی
خلاصه پیر شدی
و هیچ کاری نکردی
پ.ن.: ورود به سن ۲۹
پ.ن:دومین سال بدون تبریک
امسال زمستون هوا خیلی سرد نشد
یا لااقلش من اونچنان سردم نشد
شایدم من اینجور فکر میکتم
چون زمستون سرما نخوردم
حالا که خرداد شده
سرماخوردم.
اونم چجورم.