دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

مطالب پربحث‌تر

پیوندهای روزانه

۳۶۵ مطلب با موضوع «روزانه ها» ثبت شده است

بعلت سرعت پایین اینترنت و پیش بینی کم شدن بیشتر سرعت، پیشاپیش سال نو را به همه دوستان عزیز و خوبم تبریک میگم و امیدوارم سالی پر از شادی و موفقیت و خوشبختی داشته باشید.


پ.ن.: اداره پیشواز رفتن

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۰۴
دکتر اشتباهی

چهارشنبه سوری هم به خوبی و خوشی گذشت. البته من بیشتر گرفتار خونه تکونی بودم و آخر شبی فقط از رو آتیش پریدم. 

تا الان که بیکار نشدم ولی الان که بیکار شدم، همش دختره خوب تو ذهنمه و هی فکر میکنم که الان چیکار میکنه. خیلی وقته ازش خبری ندارم و دلم بشدت براش تنگ شده.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۵ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۴۱
دکتر اشتباهی

این روزها به شدت درگیر خونه تکونی هستم و نمیدونم این همه کثیفی از کجا اومده. مخصوصا شیشه ها.


پ.ن.: اگه کسی رو خواستین نفرین کنین، نفرین خونه تکونی کنین. :دی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ اسفند ۹۴ ، ۱۹:۲۷
دکتر اشتباهی

اولین روز خونه تکونی رو پشت سر گذاشتم، البته برای مامان بزرگم بود. برای خودمون هنوز شروع نکردیم.


پ.ن:خستگی خونه تکونی باعث خواب زود میشه. ;-)

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۰۰
دکتر اشتباهی

فردا بالاخره روزشمار به پایان میرسه و من عازم خونه میشم. شاید کمتر پست بذارم. ولی سعی میکنم بذارم. 



به امید دیدار مداوم دوباره

پ.ن.: پیشاپیش سال نو خوبی را براتون آرزو میکنم.

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۴ ، ۰۱:۱۵
دکتر اشتباهی

یادمه وقتی کارشناسی بودم خیلی پر انرژی بودم و اینقدر مسخره بازی و کارای مختلف می کردیم و هر روز حداقل یه سوژه داشتیم.

ولی حالا نداریم، یا اینکه خیلی کم داریم . شاید جبر مقطع و پرستیژ حکم کنه که اینطور خشک وبی روح باشم.


امیدوارم روزی نیاد که با دوستام هم ایجوری بشم.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۴۳
دکتر اشتباهی

امروز نمیدونم چی باعث شد یه حس خوب بهم دست بده، خیلی حس خوبی بود ولی الان یادم نمیاد.

آخر سال هست و یه انرژی مضاعف داشتم و با دوستم شروع به آشپزی کردیم و الان دیگه کلم پلو شیرازی رو دم دادیم. بنظر خودم که باید خوشمزه شده باشه. فعلا عکسی ندارم ازش. حتما یه عکسی میگیرم ازش، اگه خوشمزگیش اجازه بوده.

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۵۵
دکتر اشتباهی

ثانیه شمار، لحظه شمار یا هر چیزی که اسمش رو بذارید، برای بازگشت غرورآفرین به ولایت (:دی) بکار افتاد. به زودی رخت برمیبندم و عازم شهر کوچک خودم میشم و از آلودگی و سر و صدا و هر چی عامل استرس زاست دور میشم. در عوضش به خونه تکونی (:دی) نزدیکتر میشم .

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۴۲
دکتر اشتباهی

قابل توجه برادران متاهل گرامی:



نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد!


‏عید می آید و اجناس، گران خواهد شد!


همسرت چند ورق لیست، به تو خواهد داد!


‏کل اعضای وجودت، نگران خواهدشد!


میزنی ساز مخالف، دو سه روزى، اما!


عاقبت هرچه که او گفت، همان خواهد شد!


‏پول را، با علف خرس، یکى میدانند!


فکر کردید که منطق، سرشان خواهد شد؟!


‏کل عیدى وحقوقت، به شبى خواهد رفت!


‏بر سر جیب بغل، فاتحه خوان باید شد!


۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۱ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۲۵
دکتر اشتباهی

📚 داستان : 


ﻣﺮﺩﯼ ﺳﺮﭘﺮﺳﺘﯽ ﻣﺎﺩﺭ، ﻫﻤﺴﺮ ﻭ فرزندش ﺭﺍ ﺑﺮﻋﻬﺪﻩ ﺩﺍﺷﺖ،

ﻭ ﻧﺰﺩ اربابی ﮐﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ، وی ﺩﺭ ﮐﺎﺭﺵ ﺍﺧﻼﺹ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ کارها ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺷﮑﻞ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯽﺩﺍﺩ،

یک ﺭﻭﺯﯼ ﺍﻭ ﺳﺮ ﮐﺎﺭ ﻧﺮﻓﺖ.

ﺑه همین ﻋﻠﺖ ﺍﺭﺑﺎﺑﺶ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﮔﻔﺖ: 

ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﯾﻨﺎﺭ ﺯﯾﺎﺩﺗﺮ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻢ ﺗﺎ ﺍﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﻏﯿﺒﺖ ﻧﮑﻨﺪ

ﺯﯾﺮﺍ ﺣﺘﻤﺎ ﺑه خاﻃﺮ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺩﺳﺘﻤﺰﺩﺵ ﻏﯿﺒﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ 

ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ در روز بعد ﺳﺮﮐﺎﺭﺵ ﺣﺎﺿﺮ ﺷﺪ ارباب ﺣﻘﻮﻗﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺩﯾﻨﺎﺭﯼ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﮐﺮﺩ. ﮐﺎﺭﮔﺮ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺍﺭﺑﺎﺑﺶ تشکر کرد و ﺩﻟﯿﻞ ﺯﯾﺎﺩ ﺷﺪﻥ ﺭﺍ ﻧﭙﺮﺳﯿﺪ.

ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﮐﺎﺭﮔﺮ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﻏﯿﺒﺖ ﮐﺮﺩ.

ﺍﺭﺑﺎﺑﺶ ﺑه شدت ﺧﺸﻤﮕﯿﻦ

ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: 

ﺩﯾﻨﺎﺭﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺍﺿﺎﻓﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﮐﻢ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻢ ﮐﺮﺩ...

ﻭ ﮐﺎﺭﮔﺮ باز هم ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺖ و علت این کار را ﺍﺯ ﺍﻭ نپرسید.

ﭘﺲ ﺍﺭﺑﺎﺑﺶ ﺍﺯ ﻋﮑﺲ ﺍﻟﻌﻤﻞ ﺍﻭ ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩ به همین ﻋﻠﺖ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ:

ﺣﻘﻮﻗﺖ ﺭﺍ ﺯﯾﺎﺩ ﮐﺮﺩﻡ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺘﯽ،

ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻢ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﺎﺯ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﮕﻔﺘﯽ!

ﮐﺎﺭﮔﺮ ﮔﻔﺖ: 

ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﺭ ﺍﻭﻝ ﻏﯿﺒﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﺧﺪﺍ ﻓﺮﺯﻧﺪﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ

ﻫﻤﯿﻦ ﻏﯿﺒﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﻪ ﻣﻦ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺩﺍﺩﯼ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﯼ ﻓﺮﺯﻧﺪﻡ ﺑﻮﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ

ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ برای ﺑﺎﺭ ﺩﻭﻡ ﻏﯿﺒﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﺮﺩ ﻭ ﭼﻮﻥ ﮐﻪ ﺩﯾﻨﺎﺭ از حقوقم ﮐﻢ ﺷﺪ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﯾﺶ ﺑﻮﺩﻩ، ﮐﻪ ﺑﺎ ﺭﻓﺘﻨﺶ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ.🌷

ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﻨﺪ ﺭﻭح هاﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺨﺸﯿﺪﻩ ﻗﺎﻧﻊ ﻭ ﺭاضی اند ﻭ ﺍﻓﺰﺍﯾﺶ ﻭ ﮐﺎﻫﺶ ﺭﻭﺯﯾﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎن ها ﻧﺴﺒﺖ ﻧﻤﯽ ﺩﻫﻨﺪ

ﺧﺪﺍﯾﺎ!

ﺑﺎ ﺭﻭﺯﯼ ﺣﻼﻝ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺣﺮﺍﻡ ﺩﻭﺭ ﺳﺎﺯ ﻭ ﺑﺎ ﻓﻀﻞ ﻭ ﺭﺣﻤﺘﺖ ﻣﺎ ﺭﺍ 

ﺑﯽ ﻧﯿﺎﺯ ﮐن

 پ.ن.: نتیجه گیری اخلاقی با خودتان...
۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۰۵
دکتر اشتباهی