.
قهوه دم میکنم
نصف قاشق سیانور
به فنجانت میریزم!
لبخند که میزنی
میگویم:
قهوه ات سرد شده
بگذار عوضش کنم!
این کار هر شب من است
سالهاست که میخواهم تو را بکشم
ولی لبخندت را...
چه کنم؟!
موریس مترلینگ
دوست داشتم
معلم املای تو بودم
و " دوستت دارم " را املاء بگویم
و هی بپرسم تا کجا گفتم ؟
تو بگویی " دوستت دارم "
فروغفرخزاد
انسان میتواند
آنچه را که میخواهد انجام دهد،
اما نمیتواند
آنچه را انجام میدهد بخواهد.
هوا بشدت سرد شده و دیگر برگها زرد نیستند
و برگها سبز هستند و می ریزند
خیابانها سبزپوش شده اند
ولی سبز خِش خِش
به امید بهاری سبز می نشینم
سبزی خیلی بهتر از این سبز
می خواهم اقلا
یک نفر باشد
که من با او از همه چیز
همان طور حرف بزنم
که با خودم حرف میزنم!
داستایوفسکی
یک جایی میرسد ک آدم دست ب خودکشی میزند
ن اینکه تیغ بردارد
رگش را بزند ، ن!
قید احساسش را میزند ....
اولین باران پاییزی و هوای تو در سرم
قدم زدن های تنهایی بی تو
فکر کردن به تو
خیس شدن و ...