دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

مطالب پربحث‌تر

پیوندهای روزانه

۱۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فراموش کردن» ثبت شده است

امروز از روی سی وسه پل که رد میشدم، چون زاینده رود دوباره زاینده شده و آبی شده، یاده پارسال افتادم که هر وقت میرفتم از اونجا رد میشدم بهت زنگ میزدم و احساس میکردم که باهات دارم اونحا قدم میزنم و حسابی لذت میبردم. امروز سعی کردم به اون خاطرات فکر نکنم، ولی چطور میتونم فکر نکنم، چون من تمام چیزامو از تو دارم. هم قلب و روح و ذهنم که دایم به تو فکر میکنه. ولی میشه به چیزای دیگه مشغول شد که به اینا فکر نکرد، اما کافیه من یه نگاهی به خودم بندازم، «پیرهنم» کادوی تو بود و خیلی دوستش دارم و همیشه نگهش میدارم، «کیف»، وای یاده روزهای آخر و غم اندوه میافتم. اصلاً تمام بدن من متعلق به توه!

نمیشه و نمیتوانم. دروغ میگه هر کی که میگه «خواستن، توانستن است»!

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ آبان ۹۴ ، ۰۱:۱۹
دکتر اشتباهی