دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

مطالب پربحث‌تر

پیوندهای روزانه

پیک‌نیک در تخت خواب

شنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۴، ۰۲:۴۴ ب.ظ

طی این پنج سالی که با هم بودیم، البته دو سال اولش قصد ازدواج نداشتیم و یه دوستی ساده بود، یعنی توی این سه سال، برای زندگی مشترکمون برای اکثر اوقاتش برنامه ریزی میکردیم. آخر هفته چکار کنیم، تعطیلاتو چیکار کنیم. با کدوم خانواده باشیم. مثلاً برای تعطیلات نوروز، مثل نیروهای نظامی، نیمه اول کجا باشیم و نیمه دوم کجا؟

یادمه یه بار بهم گفتی که آخره هفته ها رو توی تخت دوتایی باهم پیک‌نیک بگیریم. هر هفته!!! خلاصه برنامه ریزی های زیادی داشتیم. ولی فکر کنم نباید برنامه ریزی کرد، چون بعداً برات همه چی تکراری میشه و جذابیتی نداره. 

یادمه اون سال اولی که بهت پیشنهاد دادم، خام و بی تجربه، گفتم سال 93 باهم ازدواج میکنیم. در حدی جدی بود که من 93 رو تو رمز ورود خیلی جاها وارد کردم و کماکان هنوزم همونا هستن. آها، اسم ه بچمونم انتخاب کردیم: من خیلی دختر دوست دارم و گفتیم اسمشو میذاریم «مهسا».

و اینجور بود که رمز بیشتر جاهای من «مهسا93» رو تو دل خودش داشت.

ولی فکر کنم این مهسا مشترک باقی بمونه! یعنی امیدوارم.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۸/۱۶
دکتر اشتباهی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">