دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

مطالب پربحث‌تر

پیوندهای روزانه

بهلول و رضای خدا

چهارشنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۴، ۰۷:۰۸ ب.ظ

مردی مسجدی ساخت. بهلول از او پرسید : 
مسجد را برای رضای خدا ساختی یا اینکه بین مردم شناخته شوی؟
مرد پاسخ داد : 
معلوم است برای رضای خداوند!
بهلول خواست اخلاص مرد را بیازماید 
در نیمه های شب بهلول رفت و روی دیوار مسجد نوشت این مسجد را بهلول ساخته است 
صبح که مردم برای ادای نماز به مسجد آمدند نوشته روی دیوار را میخواندند و میگفتن خدا خیرش بدهد
مرد طاقت نیاورد و فریاد سر داد ایهاالناس بهلول دروغ میگوید 
این مسجد را من ساختم 
من از مال خود خرج کردم و شما او را دعای خیر میکنید!
بهلول خندید و پاسخ داد
معامله تو باخلق بوده نه با خالق ! 


👈بیایید در زندگیمان با خدا معامله کنیم.


پ.ن.: بعضی کارهایی که میکنیم اگه ازشون حرفی نزنیم خیلی ارزش دارن.

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۴/۱۰/۱۶
دکتر اشتباهی

اجتماعی

متن ادبی

نظرات  (۱)

۱۶ دی ۹۴ ، ۱۹:۱۲ پری بانو
زیبا بود :)
همیشه معلم دینی اینو تعریف میکرد !
پاسخ:
من از معلم دینی متنفر بودم. همیشه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">