فردا بالاخره روزشمار به پایان میرسه و من عازم خونه میشم. شاید کمتر پست بذارم. ولی سعی میکنم بذارم.
به امید دیدار مداوم دوباره
پ.ن.: پیشاپیش سال نو خوبی را براتون آرزو میکنم.
فردا بالاخره روزشمار به پایان میرسه و من عازم خونه میشم. شاید کمتر پست بذارم. ولی سعی میکنم بذارم.
به امید دیدار مداوم دوباره
پ.ن.: پیشاپیش سال نو خوبی را براتون آرزو میکنم.
ثانیه شمار، لحظه شمار یا هر چیزی که اسمش رو بذارید، برای بازگشت غرورآفرین به ولایت (:دی) بکار افتاد. به زودی رخت برمیبندم و عازم شهر کوچک خودم میشم و از آلودگی و سر و صدا و هر چی عامل استرس زاست دور میشم. در عوضش به خونه تکونی (:دی) نزدیکتر میشم .
امروز پذیرش (accept) نهایی مقاله ارشدمون اومد. باورتون نمیشه از وقتی که فرستادیمش (submit) تا الان حدود یه ماه طول کشید. خیلی زیاد خوشحال نیستم ولی بالاخره خودش یه رزومه ای هستش. کاش مقالات دکتری هم نمیگم یه ماهه و نمیگم هم پذیرش نهایی، میگم 4 یا 5 ماهه و نتیجه اولیه اش مشخص بشه. آخه تو رشته ما معمولاً حدود یه سال طول میکشه این روند. این کار ارشدمون یه کار بین رشته ای بود، بیشتر مهندسی کامپیوتر بود، بهمین خاطر خیلی سریع نتیجش مشخص شد.
موسیقی نیروی حیات بخشی است که به گونه ای اسرار آمیز، خاطره های فراموش شده دورترین روزهای زندگی را در قلبها بیدار می کند.
چرچیل میگه: شجاعت آنست که بایستی و سخن بگویی، همچنین شجاعت آنست که بنشینی و گوش فرادهی.
با این اوصاف باید دنبال فردی شجاع باشیم و چه کم پیدا هستند.
امشب و دیشب به دلایل زیاد و مختلف موفق به دسترسی به بلاگ نشدم. از درست کردن تمپلت برای کنفرانس گرفته تا یه سری کارهای شخصی. فقط خواستم حضوری خودم رو اعلان کنم.
با آرزوی موفقیت و شادکامی برای همه شما
در رابطه با عیبجویی من به گفته افلاطون ارجاع میدهم:
«اشرار، کسانی را گویند که عیوب مردم را جستجو میکنند و به آن میچسبند و نیکویی آنها را به دست فراموشی میسپارند؛ مانند مگسی که در جاهای کثیف مینشیند و از جاهای تمیز دوری میکند.»
آخر هفته ی دیگه ای بود و از یک بعدازظهر تا یه ساعت پیش آبگوشت بار گذاشته بودیم. چون زودپز نداشتیم، این قدر طول کشید. ولی جاتون خالی خیلی خوب شده بود. کلاً غذایی که برای درست کردنش وقت زیاد بذاری، خوشمزه و لذیذ میشه، مثل شام ما.