دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

مطالب پربحث‌تر

پیوندهای روزانه

۱۰۵ مطلب با موضوع «رویاها» ثبت شده است

نمیدانم این جمعه چرا اینطور بود و اینطور شد.. همیشه غروب جمعه ها دلگیره... ولی این جمعه، نه تنها دلگیر نبود، بلکه لذتبخش هم بود. یاد اوقات خوشی که با هم داشتیم افتادم. خیلی لذتبخش بود... مرور خاطرات، از خیابون باغ ارم، سینما گرفته، تا جمشیدیه و پارک شهر و پارک ملت و باغ ایرانیان و سعدآباد و ....


یادآوری تمام این خاطرات، لذتبخش است و اگه با اونی که باهاش این خاطرات رو داشتی ولی بد نیستی باهاش، اون خاطراتو بازگو کنی، قشنگترین چیز دنیاست...


پ.ن.: باید بتونم این جمله «میشه برگردی» رو از دیالوگهام حذف کنم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۱۲
دکتر اشتباهی

می گفت عشق مثل یک بیماری میمونه که تو هر آدمی یک جور بروز میکنه،

یکی بدبین میشه،

یکی مهربون میشه، 

یکی غمگین میشه، 

یه سری هم از ترس واگیردار بودن رها می کنن میرن!


من تنها حسی که دارم دلتنگیه،

ولی یه سوال مثل خوره افتاده تو سرم،

اگه دیگه دلتنگ کسی نشم چی؟

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۵ ، ۲۱:۳۷
دکتر اشتباهی

 شهر؟

- تهران، تو چی نوشتی؟

+ تبریز 

- ده امتیاز بده

+ از دوست داشتنی‌ها؟


- تو !

+ ... پنج بده!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۵ ، ۰۰:۵۲
دکتر اشتباهی

کاش میشد

              فراموشت کنم

کاش می توانستم

              از قلبم بیرون کنم

کاش نمی آمدی

            در سرنوشتم

کاش، کاش

ای کاش

.

.

.

باید بروی

زودتر بروی 

بروی دنبال سرنوشت

رهایم کنی از این وهم و خیال

از این کاش های محال

ولی تو وهم شیرینی

و کیست که از شیرینی بدش آید.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۵ ، ۰۱:۵۰
دکتر اشتباهی

امروزم نسبت به دیروز پیشرفت داشتم و غروب رفتم زمین چمن دویدم و یکم ورزش کردم. دارم کم کم به روال عادی برمیگردم، امیدوارم خیلی دیر نشده باشه.


دل من هر روز

و هر شب

هوس روی تو دارد

چشم من 

هوس لبخند تو دارد

لبخندی نزدیک به خنده 

 دندانهایت

دلم تنگشان است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۵ ، ۰۱:۲۴
دکتر اشتباهی


یک روز از دور دست

می آیی. . .

آن روز 

من 

پای نزدیک شدن ندارم . . .



پ.ن.: امیدوارم به گذشته و 7 سال قبل برنگردی.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۰۸
دکتر اشتباهی


خودتونو با جمله ی "دوسم داشت" گول نزنید، 

هیچ آدمی چیزی رو که دوست داره رو ترک نمیکنه.


۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۲۲
دکتر اشتباهی


فراموش کردن 

کسی که دوستش داری 

مثل بخاطر آوردن کسی است 

که هرگز او را ندیدی ...

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۳۷
دکتر اشتباهی

آدمی به امید زنده است و اگه امید نباشه، زندگی براش بی‌معنی میشه. امید هست که آدمو به جلو هل میده و سختی های زندگی رو براش قابل تحمل میکنه. 

اگه امید نباشه، زندگی هم نیست. 


پ.ن.: در باب پست قبلی، منظورم از تموم شدن همه چی، از بین رفتن امید بازگشت بود. هنوز در اعماق وجودم امیدی به برگشتنت وجود داشت، که به خیر تولد امسالم تموم شد همه چی. برای همیشه امیدم ازبین رفت.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۵ ، ۰۳:۰۵
دکتر اشتباهی

همچون دالانی بلند

تنها بودم.

پرندگان از من رفته بودند.

شب با هجوم بی مروت اش

سخت تسخیرم کرده بود.

خواستم زنده بمانم

و فکر کردن به تو، تنها سلاحم بود

تنها کمانم

تنها سنگم


پابلو نرودا 





۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۵۰
دکتر اشتباهی