بیشتر ما به اندازه ای درباره ی جریحه دار کردن احساسات دیگران،
آشفته و نگران هستیم
که احساسات واقعی خود را بیان نمی کنیم
و به جای آن،به خودمان آسیب می زنیم.
پ.ن.: لطفا خودتان باشید، بدون رودربایستی!!
بیشتر ما به اندازه ای درباره ی جریحه دار کردن احساسات دیگران،
آشفته و نگران هستیم
که احساسات واقعی خود را بیان نمی کنیم
و به جای آن،به خودمان آسیب می زنیم.
پ.ن.: لطفا خودتان باشید، بدون رودربایستی!!
در حقیقت آدمی، در یک سکانس از زندگی اش گیر میکند
و بعد دیگر مهم نیست که تا کجا پیش می رود،
تا هر جایی که برود
تا هر جایی
بازهم با یک چشم برهم زدن برمیگردد به همان سکانس،
همان سال
همان روز
همان ساعت
همان لحظه..
و پیر شدن انسان از همین لحظه شروع می شود
چقدر خوبه که خدا بعضی اوقات دعات رو فوری اجابت می کنه و تو پیش خودت میگی ای کاش یه چیز دیگه ای از خدا می خواستم.
اتفاقا من این بار همون چیز دیگه رو خواستم. دلم بشدت تنگ بود و از خدا اونو خواستم و خدا بهم دادش، هر چند برای چند لحظه، هر چند دوباره بعدش احساس سرخوردگی می کردم. هر چند بعدش از خورم عصبانی بودم که چرا نتونستم اونو برا خودم نگه دارم.
ولی، ولی با همه ی این حرفا، ارزشش رو داشت.
پ.ن.: خدا به تو هر چی دوست داری بده.
چه کم!
خیلی بیشتر از کم!!
باید فکری کرد و طرحی نو در انداخت،
فرهنگستان باید کلمه ای بیافزاید،
دوستت دارم جمله کاملی نیست،
سیر نمی کند،
کاش کلمه ها بیشتر بلد بودند
و بهتر بیان می کردند!!
میدانم خدایان انسان را
بدل به شیئی میکنند
بی آنکه روح را از او برگیرند
تو نیز بدل به سنگی شدهای
در درون من
تا اندوه را جاودانه سازی
دلم شور میزند
میترسم صبح که از خواب بیدار شدم
از قاب عکس هم رفته باشی
از تو بعید نیست...!!!
و این روزها عاشقانه هایم را تند تر مینویسم...
عاشقانه هایی که نبودنت را به رخ من میکشد و خاطره هایمان را چه آشکار به یادم می آورد...
خاطراتی از جنس عشق و تو میدانی که عشقمان را چه زیبا به تصویر میکشد "درد"....
بیا که تاب این درد از تحمل من خارج است و تو دوای بسیاری از درد های منی،
ای درد بی درمان من...
امروز روز خیلی خاصی بود،
۹۵/۵/۵،
روزی پر از پنج،
پر از قلب،
پر از عشق،
از همه مهمتر،
تولد تو هم هست.
تولدت مبارک...
پ.ن.:
۱۳۹۵/۵/۵
♡/♡/♡۱۳۹