دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

مطالب پربحث‌تر

پیوندهای روزانه

۲۵۲ مطلب با موضوع «عاشقانه ها» ثبت شده است

اگر میخواهى

رنگین کمان را ببینی

باید یاد بگیری

باران را دوست داشته باشی.


پ.ن.: بنظر من پیشنیاز عشقم بهت، مهربونیای توه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۴۲
دکتر اشتباهی


یک عمر گذشت و عاقبت فهمیدیم

از دل نرود هر آنکه از دیده رود!



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۵ ، ۲۰:۰۱
دکتر اشتباهی


بخار چای داغ                

هر روز و هر دم

یادت را تکرار می کند،

خاطرت را بیاد می آورد،


هرگز نمیتوانم فراموشت کنم.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۵ ، ۰۲:۰۶
دکتر اشتباهی

نمیدانم این جمعه چرا اینطور بود و اینطور شد.. همیشه غروب جمعه ها دلگیره... ولی این جمعه، نه تنها دلگیر نبود، بلکه لذتبخش هم بود. یاد اوقات خوشی که با هم داشتیم افتادم. خیلی لذتبخش بود... مرور خاطرات، از خیابون باغ ارم، سینما گرفته، تا جمشیدیه و پارک شهر و پارک ملت و باغ ایرانیان و سعدآباد و ....


یادآوری تمام این خاطرات، لذتبخش است و اگه با اونی که باهاش این خاطرات رو داشتی ولی بد نیستی باهاش، اون خاطراتو بازگو کنی، قشنگترین چیز دنیاست...


پ.ن.: باید بتونم این جمله «میشه برگردی» رو از دیالوگهام حذف کنم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۵ ، ۲۳:۱۲
دکتر اشتباهی

می گفت عشق مثل یک بیماری میمونه که تو هر آدمی یک جور بروز میکنه،

یکی بدبین میشه،

یکی مهربون میشه، 

یکی غمگین میشه، 

یه سری هم از ترس واگیردار بودن رها می کنن میرن!


من تنها حسی که دارم دلتنگیه،

ولی یه سوال مثل خوره افتاده تو سرم،

اگه دیگه دلتنگ کسی نشم چی؟

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۵ ، ۲۱:۳۷
دکتر اشتباهی

کاش کسی دستان ذهنم را بگیرد و با خودش ببرد...

جایی که هیچ خاطره ای...

شبم را خراب نکند...


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۵ ، ۲۳:۲۰
دکتر اشتباهی

 شهر؟

- تهران، تو چی نوشتی؟

+ تبریز 

- ده امتیاز بده

+ از دوست داشتنی‌ها؟


- تو !

+ ... پنج بده!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۵ ، ۰۰:۵۲
دکتر اشتباهی

کاش میشد

              فراموشت کنم

کاش می توانستم

              از قلبم بیرون کنم

کاش نمی آمدی

            در سرنوشتم

کاش، کاش

ای کاش

.

.

.

باید بروی

زودتر بروی 

بروی دنبال سرنوشت

رهایم کنی از این وهم و خیال

از این کاش های محال

ولی تو وهم شیرینی

و کیست که از شیرینی بدش آید.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۵ ، ۰۱:۵۰
دکتر اشتباهی

حاضرم قسم بخورم

 اگه تمام روز های هفته را قاطی کنید داخل یک ظرف بریزید 

و جابجا بچینید در هفته ،

 شاید شنبه و چهارشنبه را نشناسم 

ولی 

جمعه با این غروب لعنتیش را بدون شک می شناسم  !

غروب جمعه ذاتا دلگیر است

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۵ ، ۲۲:۰۳
دکتر اشتباهی


شب قدر؛ شبی که باران فرو می‌ بارد، 

هر قطره‌ اش فرشته‌ ای است که بر این کویر خشک و تافته، 

در کام دانه ای، بوته ی خشکی و درخت سوخته‌ ای 

و جان عطشناک مزرعه‌ ای فرو می‌ افتد و رویش و خرمی 

و باغ و گل سرخ را نوید می‌دهد. 


چه جهل زشتی است در این شب قدر بودن 

و در زیر این باران ماندن و قطره‌ ای از آن بر پوست تن 

و پیشانی و لب و چشم خویش حس نکردن، 

خشک و غبار آلود زیستن و مردن ! 


(دکتر شریعتی، مجموعه آثار2 «خودسازی انقلابی» ص 251 تا 254



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۵ ، ۰۴:۱۳
دکتر اشتباهی