دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

مطالب پربحث‌تر

پیوندهای روزانه

۶۴ مطلب با موضوع «بی اعصابی» ثبت شده است

خداحافظ مرد تنهای شب، خداحافظ...


پ.ن.: عجب مردمی هستیم ما ایرانیا، مرد تنهای شب، آن خواننده لس آنجلسی، از پیش ما رفته و بعضی از ماها عکس جنازه اون رو دست به دست می کنیم و پخش میکنیم، به این کار چی میشه گفت؟ من بیشتر از مرگ حبیب، از این کار ناراحت شدم. تا کی میخوایم اینجور باشیم؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۵ ، ۰۲:۱۷
دکتر اشتباهی


الاغ گفت :

رنگ علف قرمز است!!!

گرگ گفت :

نه سبز است!!!


 باهم رفتند پیش سلطان جنگل(شیر) و ماجرای اختلاف را گفتند....


 شیر گفت: گرگ را زندانی کنید!!!


 گرگ گفت : 

ای سلطان، مگر علف سبز نیست...


شیر گفت: سبز است، ولی دلیل زندانی کردن تو ، بحث کردنت با "الاغ" است...

 


۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۳۷
دکتر اشتباهی

آدمی به امید زنده است و اگه امید نباشه، زندگی براش بی‌معنی میشه. امید هست که آدمو به جلو هل میده و سختی های زندگی رو براش قابل تحمل میکنه. 

اگه امید نباشه، زندگی هم نیست. 


پ.ن.: در باب پست قبلی، منظورم از تموم شدن همه چی، از بین رفتن امید بازگشت بود. هنوز در اعماق وجودم امیدی به برگشتنت وجود داشت، که به خیر تولد امسالم تموم شد همه چی. برای همیشه امیدم ازبین رفت.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۵ ، ۰۳:۰۵
دکتر اشتباهی


لبخند زدن خیلی راحت تره


تا بخوای به همه

توضیح بدی چرا


حالت خوب نیست...


۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۱:۳۵
دکتر اشتباهی

دوست هام و هم اتاقیم نیومدن هنوز و این لحظات تنهایی و غم انگیز پس از شلوغی و دید وبازدید عید و تفریح و مسافرت، آدم را افسرده و گوشه نشین می کنه. خیلی سخت و دلگیره واقعاً. حوصله هیچ کاری هم ندارم. به هیچ چیز هم فکر نمی کنم. فقط نشستم تو اتاق و با گوشیم Jungle Adventures بازی میکنم. گاهی هم به نت سر میزنم. 

امیدوارم این حالم هر چه زودتر بگذره و بتونم به کارهام برسم.



پ.ن.:در ادامه پست قبلی و آغاز دوباره زندگی دانشجویی

۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۵ ، ۲۲:۰۸
دکتر اشتباهی
به هر جا می نگرم، چیزی جز خاطره، خاطره عزیز نمی بینم. 
تو را چه شده، مرا چه شده!! نمی دانم!
چه خوب، چه بد، عزیزند همگی،
حال آنکه همگی یکی بیش نیست و 
یکی همه زندگیست.
۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۴ ، ۱۹:۵۳
دکتر اشتباهی

از امروز صبح از بس سایت های خبری رو چک کردم، از سردرد و چشم درد دارم میمیرم. جالبیش تناقضهایی هستش که سایتهایی مختلف با هم دارن. هر کسی با توجه به وابستگی ای که داره دوست داره گروه خودش و موفق جلوه بده و این ما خوانندگان سایتها هستیم که گیج میشیم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۰۰
دکتر اشتباهی

بگو دنیا به بار بی کسی هایم بیفزاید


به چشمان سیاهم گریه ی مستانه می آید


کدامین میوه ی ممنوعه در دامان من افتاد


که جای شعر حوّایی درونم درد می زاید


شبی دیوانه ای با چشم هایش جادویم کرده


بیاور باطل السحری که بخت تیره بگشاید


دعایم بی اثر شد، جانماز از بغض من تر شد


سرم این روزها بیهوده دارد مهر می ساید


پر از زخمم برای بردنم راهی بیاب ای مرگ!


مداوای تو شاید ذرّه ای خوبم کند شاید...


🖍 ساجده جبار پور

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۰۱
دکتر اشتباهی

تا امروز عصر حالم  تقریباً خوب بود. دوستم امروز جراحی داشت و بیشتر روز تو فکر اون بودم. عصری بهش زنگ زدم. همیشه پرانرژی بود ولی الان خیلی بی حال بود و منم نگرانش شدم. گفت دارم درد میکشم. الان یه خورده دپرسم. 

خدایا همه بیمارا رو شفا بده.

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۴ ، ۲۰:۲۶
دکتر اشتباهی

بی تو در آبی این شهر پرستویی نیست

پشت این پنجره ی بسته فراسویی نیست


تو که باشی؛ هیجان هست تکاپویی هست

تو نباشی که در این گوشه هیاهویی نیست


کوه تا کوه خرامیدن آهویی نیست

دشت در دشت گلی، سبزه ای و جویی نیست


«مینیاتور غزل» سبک جدیدی در شعر

طرح زیبای تو در هیچ قلم مویی نیست


تابلوی فرشچیانی به همان زیبایی!

مثل تو طرز نگاهی، خم ابرویی نیست


طعم لبخند تو قطاب و گز و باقلوا

پای شیرینی لب های تو کندویی نیست


گرچه از دسترسم دور... ولی در دلمی!

بین ما فاصله ای قدر سر مویی نیست


🖌 الهه مرتضایی


پ.ن.: از امروز عصر بشدت گرفته ام و خیلی کسل و همش خوابم. دستم به کتاب خواندن نمیره. منتظر معجزه ام شاید. از بیهوده وقت تلف کردن متنفرم.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۰۵
دکتر اشتباهی