دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

مطالب پربحث‌تر

پیوندهای روزانه

۳۶۵ مطلب با موضوع «روزانه ها» ثبت شده است

این روزهایم بی هدف تر از همیشه می گذرد،

نه هدفی،

نه امیدی

نه برنامه ای

فقط و فقط می گذرد و 

شبها موقع خواب، یا بهتر بگویم صبح ها،

عذاب وجدان کوچکی دارم

و تصمیم برای گذر از این مرحله

و فعالیت بیشتر

انجام کار

ولی هر روز مثل دیروز

واقعاً مهمانی حقیقی هستم و هیچکاری نمیکنم

از خودم عصبانیم.


خدا کند فرجی بشود و من به کارم برگردم و 

کاری بکنم. 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۰۲ تیر ۹۵ ، ۰۲:۱۰
دکتر اشتباهی


پائولو گفت شاید من هم اسیر گذشته ام باشم..

بعد به خاطر آورد که روزی یک مربی حیوانات به او گفته بود که چگونه می تواند فیلهایش را تحت تسلط درآورد؛ وقتی حیوانات بچه بودند،آنها را با زنجیر به کنده ی درختی میبست،آنها سعی می کردند فرار کنند اماکنده از آنها قوی تر بود، بعد به اسارت عادت میکردند و هنگامی که قوی و عظیم الجثه میشدند کافی بود زنجیر را به یکی از پاهایشان ببندد و سر دیگرش را به هرجایی ببندد و حتی به یک شاخه ی نازک،آنوقت آنها دیگر سعی نمی کردند فرار کنند.

آن ها اسیر گذشته ی خود بودند..

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۹ خرداد ۹۵ ، ۰۰:۳۲
دکتر اشتباهی


راکی: موفقیت این نیست که چقدر محکم میتونی ضربه بزنی..

 زندگی راجع به اینه که توش چقدر میتونی ضربه بخوری

 و با این حال باز رو به جلو حرکت کنی ... 


اینجوریه که تو بازی زندگی برنده میشی

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۵ ، ۰۴:۳۵
دکتر اشتباهی

شیر مادر، بوی ادکلن می‌داد

دست پدر، بوی عرق

(گفتم بچه‌ام نمی‌فهمم)


نان، بوی نفت می‌داد

زندگی، بوی گند

(گفتم جوانم نمی‌فهمم)


حالا که بازنشسته‌ شده‌ام

هر چیز، بوی هر چیز می‌دهد، بدهد

فقط پارک، بوی گورستان

و شانه تخم مرغ، بوی کتاب ندهد!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۰۶
دکتر اشتباهی

خداحافظ مرد تنهای شب، خداحافظ...


پ.ن.: عجب مردمی هستیم ما ایرانیا، مرد تنهای شب، آن خواننده لس آنجلسی، از پیش ما رفته و بعضی از ماها عکس جنازه اون رو دست به دست می کنیم و پخش میکنیم، به این کار چی میشه گفت؟ من بیشتر از مرگ حبیب، از این کار ناراحت شدم. تا کی میخوایم اینجور باشیم؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۵ ، ۰۲:۱۷
دکتر اشتباهی


الاغ گفت :

رنگ علف قرمز است!!!

گرگ گفت :

نه سبز است!!!


 باهم رفتند پیش سلطان جنگل(شیر) و ماجرای اختلاف را گفتند....


 شیر گفت: گرگ را زندانی کنید!!!


 گرگ گفت : 

ای سلطان، مگر علف سبز نیست...


شیر گفت: سبز است، ولی دلیل زندانی کردن تو ، بحث کردنت با "الاغ" است...

 


۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۳۷
دکتر اشتباهی

جبران خلیل جبران گوید: هرگز در پاسخ عاجزانه ای درنمانده ام، مگر در برابر کسی که از من پرسید: تو کیستی؟

اگر هدف خداوند از آفرینش انسان این بود که بیشترین حجم غذا را بخورد، نهنگ را قبلا برای این منظور آفریده بود. اگر هدفش این بود که موجودی داشته باشد که بیشترین زاد و ولد را انجام دهد، موش را قبلا آفریده بود! پس چه رسالتی به دوش انسان است و مسئولیت او در این جهان چیست؟ 


ما بدنیا آمده ایم تا زندگی کنیم، اما چه تعریفی از زندگی داریم؟ خودآگاهی انسان را هدفمند و جهت دار می سازد! خود آگاهی چراغی است برای ظلمانی شبهای فرداهایمان! خودآگاهی یعنی اشراف بر اعمال خود!

پس زندگی یعنی در آینه اندیشه، خود را نگریستن؛ یعنی خودآگاهی.



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۱۱
دکتر اشتباهی

بدونِ شک طهران بهترین شهر دنیا میشود....

خرداد هم بهترینِ فصل ها..!

حال وهوایش هم دو نفره ..

ترافیک و چراغ قرمزهایش هم عجیب به دل مینشیند....!

هوا را آلوده اعلام کنند یا نه برایم مهم نیست..

اکسیژن به من نمی‌رسد وقتی که تو کنارم نیستی...


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۵ ، ۰۱:۱۳
دکتر اشتباهی

آدمی به امید زنده است و اگه امید نباشه، زندگی براش بی‌معنی میشه. امید هست که آدمو به جلو هل میده و سختی های زندگی رو براش قابل تحمل میکنه. 

اگه امید نباشه، زندگی هم نیست. 


پ.ن.: در باب پست قبلی، منظورم از تموم شدن همه چی، از بین رفتن امید بازگشت بود. هنوز در اعماق وجودم امیدی به برگشتنت وجود داشت، که به خیر تولد امسالم تموم شد همه چی. برای همیشه امیدم ازبین رفت.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۹۵ ، ۰۳:۰۵
دکتر اشتباهی

دیگه همه چی تموم شد، برای همیشه ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۵ ، ۲۱:۴۰
دکتر اشتباهی