دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

مطالب پربحث‌تر

پیوندهای روزانه

۲۵۲ مطلب با موضوع «عاشقانه ها» ثبت شده است

با بعضیا که حرف میزنی انگار دوپینگ کردی. مثل الان من. یعنی انقدر انرژیم زیاد شد که باورتون نمیشه. امیدوارم انرژی اون هم زیاد شده باشه. پر از انرژی مثبت شدم، هر چند که بعضی حرفهای منفی هم زده شد و خیلی ناراحت شدم ولی بی نهایت انرژی گرفتم. 

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۴۰
دکتر اشتباهی

آسمان را دوست دارم

زیرا تنها سقفی ست

که زیر آن

با تو زیسته ام . . .

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ اسفند ۹۴ ، ۲۱:۳۶
دکتر اشتباهی

بگو دنیا به بار بی کسی هایم بیفزاید


به چشمان سیاهم گریه ی مستانه می آید


کدامین میوه ی ممنوعه در دامان من افتاد


که جای شعر حوّایی درونم درد می زاید


شبی دیوانه ای با چشم هایش جادویم کرده


بیاور باطل السحری که بخت تیره بگشاید


دعایم بی اثر شد، جانماز از بغض من تر شد


سرم این روزها بیهوده دارد مهر می ساید


پر از زخمم برای بردنم راهی بیاب ای مرگ!


مداوای تو شاید ذرّه ای خوبم کند شاید...


🖍 ساجده جبار پور

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۴ ، ۲۳:۰۱
دکتر اشتباهی
به رویدادی بزرگ محتاجم، اتفاقی که بی خبر باشد،
کاش وقتی به خانه برگشتم، کفش های تو پشت در باشد ...
کاش ای کــــــــــــــــــــاش ...
۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۲ اسفند ۹۴ ، ۲۱:۰۱
دکتر اشتباهی

آمد و زلزله در جان من انداخت و رفت

کارِ ارگ بمِ ویرانِ مرا ساخت و رفت


لحظه ای بیش نبود، آمدن و رفتن او

چون شهابی، به شب دیده ی من تاخت و رفت


آن عزیزی، که دل سبز مرا خشکانید

دیه اش، صاعقه ای بود، که پرداخت و رفت


خواستم مالکِ مُلک دلِ خود باشم و لیک

یک نفر، بیرقِ خود در دلم افراخت و رفت


دل بیچاره ی من، در شبِ شاعر شُدنش

زود جَو گیر شد و قافیه را باخت و رفت


کاش !حال تن تبدارِ مرا می دانست

آنکه آتش به دلِ جنگلی انداخت و رفت


✍ علی محمد محمدی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۱۰
دکتر اشتباهی

هیچ مَردی

 به واقع تنها نیست ...


و ما همیشه معشوقه هائی داریم

که از جنس زن است ...

خاطره،

رویا،

باران،

و این آخری ...

" باران " را 

بیشتر از همه دوست داریم ...!!!


🖋 حمیدرضا جدیدی

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۸ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۰۹
دکتر اشتباهی

✍ سعدی


سعدی به روزگاران ، مِهری نشسته بر دل

بیرون نمی توان کرد اِلا به روزگاران

 


✍ شفیعی کدکنی


 گفتی : به روزگاری مِهری نشسته، گفتم:

بیرون نمی توان کرد حتی به روزگاران

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۶ بهمن ۹۴ ، ۱۸:۳۲
دکتر اشتباهی

و عشق

 آنقدرها هم که فکر می کردیم 

عادلانه نبود.. 

زن همسایه عاشق شد 

پیراهن بلندتری دوخت..

من عاشق شدم

گریه های بلند تری سر دادم..

در عصر ما

همه 

همیشه

دیر می رسند

یکی به اتوبوس

یکی به قطار

یکی 

به یکی...


✍ رویا شاه حسین زاده

۵ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۵ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۵۷
دکتر اشتباهی

دوره کارشناسی یه دوستی داشتم که حرفاشو خیلی رک میزد. اتفاقاً حرفهاش هم خیلی به دل مینشست. یه بار که مثل الان به ولنتاین نزدیک بودیم و بعضی ها درگیر انتخاب سخت خریدن کادو بودن، گفت: من از اینایی که منتظرن تا اتفاقی بیافته و اونموقع عشقشون رو بروز بدن، خیلی بدم میاد، آقا اگه عاشقشی، چرو منتظر بهونه هستی. بهش بگو. ولنتاین یعنی چی؟ بهش بگو و هیچ استرسی نداشته باش این که منتظر ولنتاین، تولد، عید یا این جور مناسبتها باشی که بهش بگی، کار خیلی اشتباهی هستش. 

همه ساله من ولنتاین رو به بهترین فردی که تا بحال دیدم تبریک گفتم. البته از وقتی که دیدمش. قبلش به هیچکسی نمیگفتم و برام بی معنی بود ولنتاین. امسال یه تفاوتی داشت که اولین ولنتاین بعد از جداییمون بود، ولی از اونجایی که عشقش هنوز از قلبم بیرون نرفته، دلو به دریا زدمو براش یه ایمیل خوشکل تبریک ولنتاین فرستادم. هدفم از این کار فقط این بود که بهش بگم:«عشقی که تو دل رفت، دیگه بیرون نمیاد».


پ.ن.: نقطه چین را خودتان کامل کنید.

                         این دل چیه که ... 

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۴ ، ۲۲:۱۹
دکتر اشتباهی

مفهوم زندگی، تلاش دائمی است، پس هیچ‌گاه آرام و ساکن ننشین.

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۳ بهمن ۹۴ ، ۲۱:۲۳
دکتر اشتباهی