دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

دکتر اشتباهی

داستان زندگی یه دانشجوی دکتری، بعد از جدایی از عشقش و بیان خاطرات و هر آنچه در ذهنش میگذره.

طبقه بندی موضوعی

آخرین مطالب

مطالب پربحث‌تر

پیوندهای روزانه

کاش میشد

              فراموشت کنم

کاش می توانستم

              از قلبم بیرون کنم

کاش نمی آمدی

            در سرنوشتم

کاش، کاش

ای کاش

.

.

.

باید بروی

زودتر بروی 

بروی دنبال سرنوشت

رهایم کنی از این وهم و خیال

از این کاش های محال

ولی تو وهم شیرینی

و کیست که از شیرینی بدش آید.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۵ ، ۰۱:۵۰
دکتر اشتباهی

حاضرم قسم بخورم

 اگه تمام روز های هفته را قاطی کنید داخل یک ظرف بریزید 

و جابجا بچینید در هفته ،

 شاید شنبه و چهارشنبه را نشناسم 

ولی 

جمعه با این غروب لعنتیش را بدون شک می شناسم  !

غروب جمعه ذاتا دلگیر است

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۵ ، ۲۲:۰۳
دکتر اشتباهی

امروزم نسبت به دیروز پیشرفت داشتم و غروب رفتم زمین چمن دویدم و یکم ورزش کردم. دارم کم کم به روال عادی برمیگردم، امیدوارم خیلی دیر نشده باشه.


دل من هر روز

و هر شب

هوس روی تو دارد

چشم من 

هوس لبخند تو دارد

لبخندی نزدیک به خنده 

 دندانهایت

دلم تنگشان است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۵ ، ۰۱:۲۴
دکتر اشتباهی
این چند مدت که نبودم، خونه بودم. اونجا برای اینکه حوصله ام سرنره، داداشم یه بازی بهم معرفی کرد و نصبش کردم و با هم بازی میکردیم.
اونجا ک بازی میکردیم، باعث شد بهش معتاد بشم و الان از وقتی اومدم همش سرم تو گوشی هست و دارم این بازی رو انجام میدم. به معنی واقعی کلمه معتادش شدم.
امروز کتابمو باز کردم گذاشتم جلوم، ولی همش گوشیم دستم بود.
 
باید یه حذفش کنم، ولی نمیتونم. بالاخره حذفش میکنم. یخورده که بگذره.

پ.ن.: آخر تو کجایی که نجاتم بدی، انگیزم بدی و دعوام کنی.
#دلتنگی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۲۳ تیر ۹۵ ، ۲۰:۵۵
دکتر اشتباهی


"بی سلام" آمدی...!

پس "بی خداحافظ" برو...!

"عشق بی آغاز"،

"بی پایان" بماند بهتر است...!

پ.ن.: از صبح تا حالا درحال تمیزکاری و جابجایی وسایل هستیم و بشدت خستم.

پ.ن. خاص: تو خیلی قوی هستی و باید بتونی و میتونی.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۵ ، ۰۱:۱۲
دکتر اشتباهی

چند مدتی نیستم.

بزودی برمیگردم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۵ ، ۱۰:۵۱
دکتر اشتباهی


شب قدر؛ شبی که باران فرو می‌ بارد، 

هر قطره‌ اش فرشته‌ ای است که بر این کویر خشک و تافته، 

در کام دانه ای، بوته ی خشکی و درخت سوخته‌ ای 

و جان عطشناک مزرعه‌ ای فرو می‌ افتد و رویش و خرمی 

و باغ و گل سرخ را نوید می‌دهد. 


چه جهل زشتی است در این شب قدر بودن 

و در زیر این باران ماندن و قطره‌ ای از آن بر پوست تن 

و پیشانی و لب و چشم خویش حس نکردن، 

خشک و غبار آلود زیستن و مردن ! 


(دکتر شریعتی، مجموعه آثار2 «خودسازی انقلابی» ص 251 تا 254



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۵ ، ۰۴:۱۳
دکتر اشتباهی


‏یه کاری نکنید وقتی آدم بهتون فکر میکنه دلش بگیره ...



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۵ ، ۲۳:۰۵
دکتر اشتباهی


رفتن داریم تا رفتن

گاهی کسی با دلش میرود ..

گاهی هم با پایش

یک رفتن هم داریم

فقط  .. اسمش رفتن است

اما نه کسی جایی میرود

نه دلی از دلی کنده میشود

و این عذاب است !



۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۵ ، ۰۰:۵۲
دکتر اشتباهی

فراموش کردن

همان جنگ کردن است

تنها تفاوت اش

این است که تنها چیزی که مقابلِ توست

خاطراتی ست که جانی بیش از جانِ آدم دارد....

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۵ ، ۲۲:۳۰
دکتر اشتباهی