نهمین روز از نهمین ماه سال مثل پنجمین روز از پنجمین روز از پنجمین ماه سال بود.
صبحونه که خوردم، خامه شکلاتی!! ساندویج خامه شکلاتی و صبحونه ای که تجریش خوردیم
اون شلوار جدیدی که خریده بود. فلاشی که بهم کادو داد.
انگار همین دیروز بود.
نهمین روز از نهمین ماه سال مثل پنجمین روز از پنجمین روز از پنجمین ماه سال بود.
صبحونه که خوردم، خامه شکلاتی!! ساندویج خامه شکلاتی و صبحونه ای که تجریش خوردیم
اون شلوار جدیدی که خریده بود. فلاشی که بهم کادو داد.
انگار همین دیروز بود.
دلم برایت لک زده
برای خنده هایت
برای آن درهای زیبایت که از پس خنده هایت نمایان می شد
برای ناز کردن هایت
برای در آغوش گرفتنت،
هر چند مجازی
...
دلم برای بودنت تنگ شده
باز پاییز
باز هوای بارانی
باز هوای عاشقی
باز هوای دونفره
و باز نامردی پاییز
و باز لعنت بر پاییز
ناگهان
خوابی مرا خواهد ربود
من تهی خواهم شد
از فریاد درد ...
فروغ فرخزاد
آری آغاز دوست داشتن است
گرچه پایان راه ناپیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست...
فروغ فرخزاد
بقول احمدرضا کاظمی، آهنگ خوب رو باید گوش کرد و به بقیه هم داد.
من که با این آهنگ فرزاد فرخ لذت میبرم.
گوش کنید.
دیشب خواب دیدم بابای دختره خوب بهم زنگ زده بود،
بعد من گوشی رو بیخبر از همه چی برداشتم،
گفت که شما؟
گفتم شما تماس گرفتید.
گفت: من شماره شما رو از چک نویسهای دخترم (اسمشو گفت) پیدا کردم.
منم که گیج شده بودم، گفت من متوجه منظورتون نمیشم.
بعد هی میگفت که چه رابطه ای باهاش داری؟
منم میگفتم متوجه منظورتون نمیشم و که یهو از خواب بیدار شدم.
نمیدونم چرا اینقدر استرس داشتم.
محرم است همه جا و همه کس مشکی پوش،
این ماه است که شاید کمی از دل مشکی پوش منو کسی درک کنه.
یه عمریه، از بعد از جدایی، مشکی پوش شده.